دروازه ....

از چند دقیقه پیش عقربه ها بی وقفه حرکت میکردند. اکنون در جلوی یکی از دروازه های شهر حدود نه و چهل و پنج دقیقه شب. سکوت و هر از چند گاهی حرکت سرد یک ماشین ...

ادامه ... 



ادامه مطلب
تاريخ : چهار شنبه 11 ارديبهشت 1392برچسب:داستا کوتاه, داستان فلسفی, , | | نویسنده : نوید بهداروند |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 15 صفحه بعد